معنی سیستم نظارتی

حل جدول

سیستم نظارتی

پادمان


سیستم

سامانه

ترکی به فارسی

سیستم

سیستم

فرهنگ عمید

سیستم

مجموعه‌ای متشکل از عناصر مرتبط با یکدیگر که مسئول انجام کار خاصی هستند، دستگاه: سیستم گوارشی، سیستم بانکی،
آنچه شکل، ساختار، و یا تجهیزات متفاوت یک وسیله را تعیین می‌کند: سیستم کامپیوتر،
مجموعه‌ای از قواعد و اصول تثبیت شده: سیستم متری،
قاعده، شیوه،

فرهنگ معین

سیستم

روش، طریقه، دستگاه، نظام، مدل. [خوانش: (تِ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سیستم

سامانه

فارسی به ایتالیایی

سیستم

sistema

مترادف و متضاد زبان فارسی

سیستم

جهاز، دستگاه، نظام، سامانه، روش، قاعده، اسلوب

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

سیستم

ترتیب، قاعده


لینییر سیستم

انگلیسی (سیستم خطی) دستگاه سمیره ای

فارسی به آلمانی

سیستم

Anlage (n), System (n)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

سیستم نظارتی

2131

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری